نمایش فیلم خشت و آیینه ساخته ابراهیم گلستان در سینماهای رادیو سیتی و مارلیک
به گزارش خبرنگار پایگاه اخبار ساختهها؛ امروز پنجشنبه بیست و نهم دیماه 1401 خورشیدی، 305اُمین روز سال جاری، برابر است با بیست و ششم جمادیالثانی 1444 هجری قمری و نوزدهم ژانویه 2023 میلادی.
57 سال پیش در چنین روزی در سال 1344، فیلم خشت و آیینه ساخته ابراهیم گلستان به نمایش عمومی درآمد.
ابراهیم گلستان برای نمایش نخستین فیلم بلندش، سینماهای رادیوسیتی و مارلیک را به مدت یک ماه از 29 دی 1344 اجاره کرده بود. رادیوسیتی به سبک معماری گوگی ساخته شده و نمای بیرون با چراغهای نئون آن را به یکی از سینماهای مدرن ایران تبدیل کرده بود. این سینما که حیدر غیایی از معماران آن روزهای تهران آن را طراحی کرده و در سال 1337 افتتاح شد، از پربینندهترین سینماهای تهران به شمار میآمد. رادیوسیتی در سالهای دهه ۶۰ برای مدتی تغییر کاربری داد و به داروخانه تبدیل شد که آن نیز پس از مدتی به تعطیلی گرایید. این سینما که در حال حاضر ساختمان آن مخروبه شده، در خیابان ولیعصر، نرسیده به میدان ولیعصر، نبش کوچه گیلان در تهران قرار دارد. سینما مارلیک هم که حالا انبار مخروبهای در خیابان کارون تهران است، در همان سالهای دهه 30 توسط حسنعلی قانع تأسیس شده بود.
فیلم خشت و آیینه که آغازگر سینمای موج نوی ایران بهشمار میآید و یکی از معدود فیلمهای سینما اسکوپ (پرده عریض) زمان خودش بود، اثری منحصربهفرد از نظر سبک تصویری و روایت در سینمای ایران است. گلستان در خشت و آیینه، با پرهیز آگاهانه از قواعد داستانگویی کلاسیک و توسل به شیوه مدرن روایتگری، از سطح ظاهری یک ملودرام ساده با مؤلفههای آشنای یک زن، یک مرد و یک بچه فراتر رفت و به دنیای پیچیده فلسفی و چندلایه سینمای مدرن گام نهاد.
خشت و آينه را به لحاظ سبکی میتوان برآيندی از چند مدل فيلمسازی مرسوم اروپایی در آن دوره به حساب آورد. تأثیر فيلمهای اينگمار برگمان، فيلمهای موج نوی سينمای فرانسه و نئورئاليستيی ايتاليا و آنتونيونی (بيشتر به لحاظ مضمونی) بر «خشت و آينه» مشهود است که گلستان با اضافه کردن کلام فاخر (همچون گفتار فيلمهای مستندش) سعی میکند سبکی مخصوص به خود را به وجود آورد
خشت و آینه در مدت 3 هفته نمایش از 29 دی ماه 1344، مخاطب چندانی نداشت، اما با گذشت زمان، کمکم ستايش منتقدان جدیدتر نسبت به فيلم افزايش پيدا کرد و زوایای مختلف فیلم و اهمیت آن در تاریخ سینمای ایران بیشتر مورد بررسی قرار گرفت، تا جایی که در سالهای اخیر با حضور در فستیوالهای مختلف توانست نظرات مثبت منتقدان خارجی را هم جلب کند و چنان در مرکز توجه قرار گیرد که امروز ديگر در اغلب نقدها و نوشتهها از آن با صفت «شاهکار» یاد میشود و حتی در مقایسه با همشهری کينِ اورسن ولز قرار میگیرد. نسخه ترمیمشده و باکیفیت فیلم خشت و آیینه در ژانویه ۲۰۱۶ میلادی در جشنواره بینالمللی فیلم روتردام به نمایش درآمد. همچنین به عنوان یکی از فیلمهای بخش کلاسیک جشنواره ونیز ۲۰۱۸ به روی پرده رفت
ابراهیم گلستان که استودیویی به نام خود داشت، تا پیش از تهیه این فیلم بلند، چند فیلم کوتاه ساخته بود. او که در مهرماه امسال یکصدمین سال زندگی را پشت سرگذاشت، درباره آن گفته است: «خشت و آیینه باآنکه با دوربین سنگین میچل فیلمبرداری شد، فقط به کمک یک اکیپ چهارنفری به وجود آمد. شاید در کشورهایی مثل یونان هم با دوربین میچل و صدابرداری سرصحنه، لااقل یک اکیپ بیست و هشت نفری کار میکنند. در اکیپ ما فقط هماهنگی و تعهد به کار وجود دارد که باعث برآورده شدن خواستههایمان میگردد». گلستان همچنین در گفتگویی با کریم امامی که در آن دوره در کیهان اینترنشنال مقالات و تحلیلهای سینمایی مینوشت، به تفصیل درباره خشت و آیینه سخن گفته است. بخشهایی از نظرات او، که در جزوهای به هنگام نمایش فیلم در دسترس تماشاگران گذاشته شد، از این قرارند: خشت و آیینه در اول اسم نداشت. وقتی هم تمام شد و آخرین عکس را برداشتند اسمش خشت و آیینه نبود. بعد شعر شیخ سعدی کمک کرد و فیلم صاحب اسم شد. فیلمبرداری در بهار 1342 شروع شد. اولین قسمت که فیلمبرداری شد، صحنههای راننده و پیرزن در خرابه بود. چون فقط همین اندازه از سناریو نوشته شده بود. بعد صحنههای بازار میوهفروشها در شب بارانی تهیه شد. برای اینجور صحنهها سناریوی نوشتهای وجود نداشت. بعد بهار و فصل باران به پایان رسید و برای عکسبرداری در شب در میدان بهارستان و جلو مسجد سپهسالار و سبزهمیدان لازم شد خیابانها و میدان را با آب دستی خیس جلوه دهند. گرما و زمین که از گذر اتومبیلها داغ میشد، زود آب را بخار میکرد و چارهای جز آبپاشی مکرر نبود. کار از ساعت یازده شب شروع میشد و نزدیک سه صبح فیلمبرداری میسر میشد»
فیلم خشت و آیینه، داستانِ راننده تاکسی جوانی به نام هاشم (با بازی زکریا هاشمی) است که نمیداند با بچهای که زنی چادری (با بازی فروغ فرخزاد) در صندلی عقب تاکسی او به جا گذاشته، چه کند. او به همراه یکی دیگر از بازیگران فیلم ـ خانم تاجی احمدی ـ سرگردان در خیابانهای تهران پرسه میزند و برای تعیین تکلیف بچه سرراهی، از این اداره دولتی به اداره دیگر میرود، اما کسی حاضر نیست در این مورد به او کمک کند. سرانجام، علیرغم میل تاجی که فکر میکند بچه از سوی خداوند به آنها هدیه شده و میتواند باعث استحکام پیوند بین آنها شود، او را به پرورشگاه میسپارد و به راه خود میرود.
نمایش عمومی فیلم خشت و آیینه ساخته ابراهیم گلستان، امروز 57ساله شد.
محقّق، نویسنده و گوینده: آرش امجدی
تهیهکننده: انسیه سمیعپور
انتهای پیام/