۱۴۰۳/۰۹/۰۲
دیروز همین‌جا، بیستم آذر

درگذشت خالق تندیس فردوسی تهران (دیروز همین‌جا)

27 سال پیش در چنین روزی در سال 1374، استاد ابوالحسن صدیقی ـ پیکرتراش ـ درگذشت.
درگذشت خالق تندیس فردوسی تهران (دیروز همین‌جا)
لیست صوت ها
1 -دیروز همین‌جا، 20 آذر.mp3

به گزارش خبرنگار پایگاه اخبار ساخته‌ها؛ امروز یک‌شنبه بیستم آذرماه 1401 خورشیدی، 266اُمین روز سال جاری، برابر است با شانزدهم جمادی‌الاولای 1444 هجری قمری و یازدهم دسامبر 2022 میلادی.

27 سال پیش در چنین روزی در سال 1374، ابوالحسن صدیقی ـ استاد پیکرتراش و نقاش ـ درگذشت.

یکی از کارهای بسیار معروف این هنرمند پیکرتراش، تندیس حکیم ابوالقاسم فردوسی‌ است که از  مهرماه 1350 تا کنون در میدان فردوسی تهران برپای است.

                                                                                                  

ابوالحسن‌ صدیقی در سال ۱۲۷6 در محله عودلاجان تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدباقر خان صدیق‌الدوله از اهالی نور مازندران بود، اما خانواده سال‌ها قبل از تولد ابوالحسن به تهران آمده و ساکن عودلاجان شده بودند. عودلاجان آن زمان از محلات اعیان‌نشین پایتخت محسوب می‌شد. ابوالحسن در هفت‌سالگی به مدرسه اقدسیه رفت. مدرسه اقدسیه از مدارس جدید بود و سعیدالعلمای لاریجانی آن را پایه‌گذاری کرده بود. صدیقی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل به مدرسه آلیانس رفت. او در زمانی که به مدرسه می‌رفت، بدون این که استاد نقاشی داشته باشد، شروع به نقاشی کرد. نقاشی‌های او روی دیوار مدرسه اعتراض مسئولان آن‌جا را در پی داشت. از سویی، خانواده اشرافی‌اش آرزوهای دیگری برای ‌او در سر می‌پروراندند و پدر تمایل نداشت که فرزندش به نقاشی روی آورد، اما علاقه فراوان ابوالحسن به نقاشی و طراحی موجب شد تحصیل را در سال آخر مدرسه در دبیرستان آلیانس رها کند و همراه دوست دیرینه‌اش علی‌محمد حیدریان نزد کمال‌الملک برود و در سال 1292 در کلاس درس او در مدرسه صنایع مستظرفه حاضر شود. ابوالحسن پس از سه سال تحصیل، در سال ۱۲۹6 با درجه ممتاز دانشنامه دیپلم گرفت و در همان مدرسه به عنوان معلم مشغول تدریس شد. میل پنهانی او را به سوی مجسمه‌سازی می‌کشاند؛ در حالی که در آن زمان هیچ استاد مجسمه‌سازی در ایران وجود نداشت و در هیچ کجا از جمله مدرسه صنایع مستظرفه، این هنر تدریس نمی‌شد.

ابوالحسن صدیقی در سال ۱۳۰۱ با وسایلی ابتدایی مجسمه‌ای گچی از نیم‌تنه کودکی می‌سازد و به کمال‌الملک عرضه می‌کند. کمال‌الملک با دیدن مجسمه متوجه استعداد او که اکنون دیگر یکی از مدرسان نقاشی در مدرسه بود، می‌شود و گلخانه‌ مدرسه را تبدیل به کارگاه مجسمه‌سازی می‌کند. ابوالحسن صدیقی از روی ماکت مجسمه ونوس میلو که استاد کمال‌الملک با خود به ایران آورده بود، کار ساختن این مجسمه را آغاز می‌کند. سرانجام در سال 1299 این مجسمه سنگی کامل می‌شود. ونوس میلو یا آفرودیته میلو، تندیسی مرمری است از آفرودیت یونان یا ونوس روم باستان که در جزیره میلوس یونان پیدا شده و اصل آن اکنون در موزه لوور است. کمال‌الملک که متوجه استعداد کم‌‌نظیر شاگرد خود می‌شود، او را به همراه تندیس سنگی ونوس میلو به حضور احمد شاه می‌برد و در این دیدار شاه قاجار مقرری ماهانه قابل توجهی برای پیکرتراش جوان و پیشبرد هنر او تعیین می‌کند. کمال‌الملک نیز سرپرستی کارگاه تازه‌تأسیس مجسمه‌سازی مدرسه صنایع مستظرفه را به صدیقی می‌سپارد. ابوالحسن صدیقی در این دوران تندیس‌های متعددی می‌سازد؛ از آن میان: تندیس گچی فردوسی، مجسمه ابوالقاسم و مجسمه الیاس دوره‌گرد. ماندگارترین مجسمه این دوران که در سال ۱۳۰۵ ساخته شده، مجسمه سیاه نی‌زن (حاج مقبل) است که از گچ فرنگی پاتینه‌شده ساخته شده‌  و ‌اکنون در موزه هنرهای ملی در تهران نگهداری می‌شود.

در سال ۱۳۰۶ کمال‌الملک پس از استعفا از کلیه مناصب خود، به حسین‌آباد نیشابور مهاجرت می‌کند. او هنگام ترک تهران به صدیقی توصیه می‌کند به اروپا برود و تحصیلات تکمیلی خود را در آنجا بگذراند. با رفتن استاد، شاگردان و معلمان مدرسه صنایع مستظرفه نیز پراکنده می‌شوند و یک سال بعد در ۱۳۰۷، صدیقی هم پس از فروش تندیس‌هایی از آثار خود به وزارت فرهنگ، با هزینه شخصی از تهران به آستارا و از آن‌جا به باکو و مسکو و از طریق مسکو به فرانسه می‌رود. سپس به چند کشور اروپایی سفر می‌کند تا به مدت چهار سال در مدرسه عالی ملی هنرهای زیبای پاریس زیر نظر آنژالبر به فراگیری و کسب تجربه در مجسمه‌سازی و حجاری بپردازد. 

استاد ابوالحسن صدیقی در اسفند ۱۳۱0 به کشور بازمی‌گردد. چند ماه بعد هم با دخترخاله خود قدرت‌السادات میرفندرسکی ازدواج می‌کند. سپس با کسب اجازه از کمال‌الملک و با کمک دوست و همکلاس دیرینش علی‌محمد حیدریان، در حدود سال 1313 دوباره مدرسه هنرهای مستظرفه را برپا می‌کند که تا سال 1315 ادامه می‌یابد. پس از مدتی، مدرسه دیگری به نام «مدرسه هنرهای زیبا» وابسته به وزارت فرهنگ تشکیل می‌شود که صدیقی پس از مدتی سرانجام ‌می‌پذیرد در آن به تدریس بپردازد. این مدرسه بعد از تأسیس دانشگاه تهران، تحت عنوان «دانشکده هنرهای زیبا» به کار خود ادامه ‌می‌دهد و ریاست دپارتمان حجاری در این دانشکده به صدیقی سپرده ‌می‌شود. استاد صدیقی در سال 1319 در اثر تقاضای کاخ دادگستری، به کار  ساخت تندیس فرشته عدالت می‌پردازد. این تندیس را استاد از سنگ سه‌تکه قم با بلندای بیش از 2 متر در سال 1324 به پایان می‌رساند و در سالن جنایی کاخ دادگستری نصب می‌شود. پیکرکنده بانوی عدالت با چشمان باز همراه با چهار قاضی نیز که در دیواره‌های جنوبی حیاط این کاخ خودنمایی می‌کند، کار دستان هنرمند استاد صدیقی است. استاد در سال 1328/29 به انجمن آثار ملی می‌پیوندد. پس از این زمان، به خلق آثاری سنگی از بزرگان علم و ادب ایران می‌پردازد. تندیس‌های سعدی، ابن سینا و فردوسی حاصل فعالیت‌های او در این دوران است.

استاد ابوالحسن صدیقی سرانجام در سال ۱۳۴۰ از دانشگاه تهران بازنشسته می‌شود، اما چند سالی پیش از این زمان و پس از آن، تمام توجه خود را به مجسمه‌سازی معطوف می‌کند. او در سفر به ایتالیا موفق می‌شود مجسمه‌های ماندگاری بسازد. در  سال 1337 مجسمه سنگی نشسته فردوسی برای شهر رم، در سال 1339 مجسمه نادر برای آرامگاه نادر شاه در مشهد، در سال 1346 مجسمه فردوسی برای توس، در سال 1348 تندیس فردوسی برای میدان فردوسی تهران، در سال 1356 دو تندیس یعقوب لیث صفار؛ یکی برای دزفول و یکی برای زابل زادگاه یعقوب، در نیمه دهه 40 نیم‌تنه خیام برای نیشابور، و در سال 1351 تندیس خیام برای پارک لاله تهران، حاصل تلاش‌های هنری او در این سالهاست. با این توضیح که؛ مجسمه نادر شاه افشار در سال 1341 در آرامگاه او در مشهد و تندیس فردوسی در 20 مهر 1350 در میدان فردوسی تهران نصب و پرده‌برداری می‌شود که تا کنون نیز برپای و پابرجاست.

                                                                             

استاد ابوالحسن صدیقی پس از مدتی به ایران بازمی‌گردد و سال‌های پایانی زندگی را در سکوت و انزوا به‌ سر می‌برد. در سال ۱۳۷۰ کمیسیون ملی یونسکو در ایران تصمیم می‌گیرد از آثار این پیکرتراش پرآوازه عکس‌برداری نماید، تااینکه در سال 1373 کتابی را به پایمردی هادی سیف تهیه و منتشر می‌کند.

استاد ابوالحسن صدیقی یک سال پس از انتشار کتاب آثارش، در ۲۰ آذر ۱۳۷۴ در 98سالگی شمع وجودش خاموش گشت و در قطعه هنرمندان آرامگاه بهشت زهرا در خاک آرمید. پس از مرگ، برای این پیکرتراش یگانه‌ پرکار مجالس بزرگداشتی برگزار شد. همچنین سفارش ساخت مجسمه‌ای از او به فرزندش فریدون صدیقی داده شد که حاصل آن تندیسی نیم‌تنه است که ‌اکنون در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران قرار دارد.

تمام آنچه از زندگی استاد ابوالحسن صدیقی در این چند دقیقه شنیدید، همگی برپایه گفت‌وگو با بانو نوشین‌دخت صدیقی ـ دختر استاد ـ تنظیم گردیده که در مواردی با آنچه در رسانه‌های مکتوب و مجازی آمده، مغایرت دارد و لازم است که به تصحیح آن‎ها همت گمارده شود. خانه‌موزه استاد ابوالحسن صدیقی نیز در بخشی از آپارتمان بانو نوشین‌دخت صدیقی در تهران خیابان ایتالیا برپای است.

محقق، نویسنده و گوینده: آرش امجدی

تهیه‌کننده: انسیه سمیع‌پور

انتهای پیام/

نظر خود را درباره این خبر ثبت نمائید