شما در طول دوران مدیریت خود با انواع مختلفی از افراد مواجه خواهید شد
به گزارش اخبار ساخته ها به نقل از ماهنامه «ویکی کلین» وقتی با شخصیتهای مختلف سروکار دارید، نسبت به سلیقههای متفاوت با خود مدارا کنید. همیشه سعی کنید خود را با شخصیت آنها وفق دهید تا نظر خود را به گوش دیگران برسانید یا بیشتر از آنها بهره ببرید.
شما نمیتوانید از یک روش برای هر کارمندی استفاده کنید. در بیشتر موارد، باید رویکرد ارتباطی خود را با هر فردی تغییر دهید. برای مثال: اگر با یک فرد حساس، بیش از حد رک باشید؛ منظور شما را متوجه نخواهد شد. این همچنین هنگام واگذاری هر پروژه به افراد یا به عنوان تیمهای کوچک مهم است. اگر یک فرد یا تیم بیش از حد تحلیلگر باشد، خلاقیت کمی وجود خواهد داشت. اگر یک فرد یا تیم بیش از حد حساس باشد، تصمیمات با اطمینان کمتری گرفته میشود.در اینجا چند راه برای مقابله با ویژگیهای شخصیتی مختلف با استفاده از مهارتهای مدیریت افراد، آورده شده است:
افراد محتاط
خوب و آرام هستند و دوست دارند به همه چیز فکر کنند. آنها معمولاً یک دیدگاه خوشبینانه دارند و به نیمۀ پر لیوان نگاه میکنند، اما ممکن است کمی بیشتر از دیگران انجام یک کار را طولانی کنند. آنها ممکن است در تصمیمگیری نیاز به کمک داشته باشند. خبر خوب این است که معمولاً کار با خطاهای کمتر بهتر است. به آنها اجازه دهید با آرامش کار خودشان را انجام دهند و در عین حال مستقیماً به آنها بگویید که چه کاری را باید انجام دهند. با این حال، مدتی را صرف صحبت در مورد خانواده و سایر موضوعات غیرکاری کنید. این افراد برای انجام پروژههای بلندمدت که جزئیات در آنها اهمیت دارند، بسیار مناسب خواهند بود. تشویق و تمجید زیادی کنید تا از این تیپ شخصیتی بیشترین بهره را ببرید.
افراد پرخاشگر
دوست دارند کنترل را به دست بگیرند و کارها را سریع انجام دهند. آنها از تصمیمگیری نمیترسند و معمولاً در کاری که انجام میدهند، خوب هستند و به آن آگاه هستند. فقط مطمئن شوید که آنها سعی نمیکنند شما را کنترل کنند. آنها میتوانند کارهای خوب زیادی را برای شما انجام دهند، اما هر از چند گاهی باید مطمئن شوید که آنها میدانند رئیس کیست. مستقیم و رک با آنها صحبت کنید. این فرد مناسبی برای انجام کارهایی است که فوری باید انجام شوند. مطمئن شوید که از این شخص تمجید زیادی می کنید. اگر این کار را نکنید، آنها ناراحت میشوند.
افراد تحلیلگر
همیشه سعی خواهند کرد تا نقصهای سیستم را بیابند. اگر بگویید «این کار را بکن»، آنها میگویند «چرا ما این کار را انجام نمیدهیم؟» گاهیاوقات این چیز خوبی است، زیرا ممکن است واقعاً راهحل بهتری وجود داشته باشد، اما بیشتر اوقات فقط بیش از حد انتقاد میکنند. آنها تمایل دارند که تصمیمگیریها به تعویق بیفتد. به آنچه میگویند گوش کنید، اما اگر احساس میکنید به جایی نمیرسد، پیشنهادات آنها را بپذیرید و به سرعت به سراغ موضوع بعدی بروید. اینها افراد خوبی برای کارهایی مانند یافتن مشکلات احتمالی در خط تولید هستند که نیاز به بررسی عمیق دارد. این افراد، بیشتر یک نوع آدم واسطه به اطلاعات هستند. زمان خود را برای گپزدن در مورد موضوعات کماهمیت، تلف نکنید.
افراد حساس
هر نوع مواجهه را بیش از حد شخصی میگیرند. آنها همانطور که به آنها بگویید، کارها را انجام میدهند؛ اما تصمیمگیری را دوست ندارند. آنها معمولاً بسیار خوب و بانشاط هستند، اما احساسات آنها خیلی راحت آسیب میبیند. سعی کنید با این تیپ شخصیتی خیلی مستقیم رفتار نکنید. هنگام برخورد با مسائل از یک نوع رویکرد تشویقی استفاده کنید. این افراد، مناسب برای ارائه پروژههایی هستند که باید با حساسیت بیشتری انجام شوند.
افراد پرحرف
احساسات زیادی در کار دارند و عواطف بیشتری را، چه مثبت و چه منفی نشان میدهند. آنها علاقه شدیدی به مردم دارند و معمولاً روابط خوبی با دیگران دارند. آنها معمولاً تصمیمگیری را دوست دارند، اما برای هر موردی هماهنگی میخواهند. سعی کنید از یک رویکرد آرام و کمی طنز استفاده کنید تا نظر خود را به این نوع افراد منتقل کنید. اینها افراد خوبی برای کمک به برنامهریزی یا انجام کارهایی هستند که نیاز به یک فرد پر جنبوجوش دارد.
افراد نابغه
از دانش برای رسیدن به آنچه میخواهند، استفاده میکنند. آنها سعی خواهند کرد حول محور موضوع اصلی حرکت کنند. آنها همچنین در مورد هرنوع تصمیمگیری نظر خود را میدهند. اطمینان حاصل کنید که این اشخاص را در مسیر خود نگه دارید، زیرا میتوانند به راحتی تمرکز خود را روی کارِ در حال انجام، از دست بدهند. در صورت نیاز، آنها را وادار کنید تا خود را با کارهایی معمولی مشغول کنند. این افراد برای انجام پروژههایی که بیشتر «دادهمحور» است، مناسب هستند.
افراد ساکت
اشخاصی هستند که به ندرت در جلسات صحبت میکنند، به نظر میرسد که اعتماد بهنفس پایینی دارند و به طور مداوم از اعمال خود ناآگاه هستند. نه تنها باید سعی کنید این اشخاص را از پوستهشان بیرون بیاورید، بلکه ممکن است ایدههای درخشانی داشته باشند که شما میتوانید از آنها استفاده کنید. ممکن است در افراد ساکت توانایی زیادی وجود داشته باشد، زیرا ممکن است قانعکنندهترین ایدهها را داشته باشند. ما تمایل داریم که توجه خود را به شخصیتهای فرمانبردار معطوف کنیم و افراد کمحرف و نرم را نادیده بگیریم. درحالی که باید برعکس آن عمل کنیم، چون افراد ساکت آدمهایی هستند که میتوانند بیشترین کمک را به ما بکنند.
افراد نتیجهمحور
تمایل دارند صرفاً بر معیارهای هدفمند تمرکز کنند، اما گاهی اوقات تمرکز خود را بر آینده کاری که انجام میدهند، از دست میدهند. آنها احساس میکنند به دلیل رسیدن به یک هدف مهم، کار انجام میدهند. شما باید به شکل مستقیم منظور خود را برسانید. شما باید بر اهمیت آیندۀ فعالیتتان تأکید کنید و به شکل منطقی آنها را قانع کنید. به عنوان مثال: این اشخاص از آن دسته افرادی هستند که عیبیابیِ یک مشکل را متوقف میکنند، حتی اگر در آستانه رفع آن باشند. این اشخاص معمولاً برای کارهای ساده که نیازی به تفکر خارج از پروژه ندارند، مناسبتر هستند.
افراد تنها
فقط می خواهند کار را انجام دهند و درگیر گفتوگوهای زمان استراحت یا موضوعات غیرمرتبط با کار نباشند. آنها هیچگونه تعاملی با کارمندان دیگر را دوست ندارند. شما باید در مورد اهمیت و استدلال رویکرد تیمی با آنها صحبت کنید. اگر تیم از آنها فراتر رود، نه تنها برای امنیت شغلی، بلکه برای هرگونه پاداش احتمالی به نفع آنها نخواهد بود. با ارتباطات باز و صادقانه، باید بتوانید آنها را وادار کنید که اهمیت کار تیمی را درک کنند. این بدان معنا نیست که آنها باید بهترین دوست همه باشند، آنها فقط باید حمایت کنند و قابل اعتماد باشند. مشکل شخصی که نمیخواهد عضو یک تیم باشد، معمولاً به این میرسد که انتظارات گروه را به طور کامل درک نمیکند و بهانههایی مانند هیچکس به من نگفت، یا من نمیدانستم که قرار است این کار را انجام دهم، میآورند. این اشخاص ممکن است یک الماس باشند و اگر در تیم جا نیفتند، ببینید آیا موقعیت دیگری وجود دارد که برای آنها مناسبتر باشد؛ این ممکن است به نظر برسد که به دلیل یک مشکل شخصیتی به کسی پاداش میدهید، بنابراین مراقب باشید که چگونه با آن برخورد میکنید، زیرا میتواند باعث ایجاد درگیری بین تیم شما شود. همچنان به تلاش خود ادامه دهید تا این اشخاص را از پوسته خود خارج کنید و سعی کنید پروژههایی را به آنها ارائه دهید که نیازی به تلاش گروهی ندارند.
افراد با اعتماد بهنفس بیش از حد
احساس میکنند که همهچیز را میدانند. گاهی اوقات با اعتماد بهنفس رفتار میکنند؛ حتی زمانی که نمیدانند، چه میکنند. شما باید نظر خود را بسیار مستقیم به آنها بگویید. ممکن است نیاز باشد هر از چند گاهی این اشخاص را تحقیر کنید. کاری کنید که دقیقاً همان کاری را که باید انجام دهند. پروژههایی را به آنها بدهید که به راحتی قابل نظارت باشند تا مطمئن شوید که در مسیر اشتباهی قرار نگرفتهاند.
افراد حسود
همه را غیر از خودشان، ناتوان میدانند و نظارت را به خوبی انجام نمیدهند. آنها تمایل دارند بدخلق و طعنهآمیز باشند. دیدگاه بدبینانه دارند و به نیمۀ خالی لیوان نگاه میکنند. شما نباید با ترس به این نوع افراد نزدیک شوید. حقایق را بیان کنید و به آنها بگویید دقیقاً چه انتظاری از آنها میرود. از رویکرد واقعی استفاده کنید و سعی کنید پروژههایی را به این افراد ارائه دهید که نیاز به خلاقیت یا ظرافت ندارند.
افراد بداخلاق
نشان میدهند که از کار یا افراد اطراف خود راضی نیستند. در بسیاری از موارد به دلیل مشکلات غیرمرتبط با کار است. اگر احساس میکنید که بر روحیه کارکنان تأثیر میگذارند، باید با این اشخاص صحبت کنید و مطمئن شوید که آنها متوجه شدهاند که شما به یک تیم کاملاً هماهنگ نیاز دارید. هدف این است که همه در فضایی راحت کار کنند که در آن تضادهای شخصیتی وجود نداشته باشد.
افراد بدبین
یک مشکل بزرگ هستند. باید به این اشخاص بفهمانید که نگرش آنها بر روحیهشان تأثیر میگذارد و غیرقابل قبول هستند.
دانستن انواع مختلف شخصیتها به مدیریت یک بخش بزرگ و نحوه رفتار با هریک از کارمندان کمک زیادی میکند. این به مهارتهای مدیریتی و رهبری شما کمک زیادی میکند. از آنجایی که تستهای شخصیتی زیادی وجود دارد، انتخاب درست آن میتواند سخت باشد. با این حال، در اینجا چند ابزار پُرکاربرد مورد استفاده برای درک شخصیتها در تیمها آورده شده است.
***
اندیکاتور نوع مایرز - بریگز
یکی از شناختهشدهترین تستهای شخصیتی، اندیکاتور نوع مایرز - بریگز (MBTI) است. طبق وبسایت این شرکت، 88 درصد از شرکتهای فورچون 500 (پانصد شرکت برتر آمریکایی ازنظر درآمد) از این ابزار ارزیابی شخصیت استفاده میکنند که بیش از 70 سال است که وجود دارد.
4 ویژگی اصلی وجود دارد. برای هر فرد درمی یابند که تمایل بیشتری به کدام یک دارند:
درونگرایی (I) در مقابل برونگرایی (E)
حس (S) در مقابل شهود (N)
تفکر (T) در مقابل احساس (F)
قضاوت (J) در مقابل ادراک (P)
از میان این 4 ویژگی اصلی، 16 نوع شخصیت میتواند پدیدار شود که هرکدام عنوان خاص خود را دارند:
INFP / تخیلی، ایدهآلیست التیامدهنده
INTJ / تحلیلی، حلکننده مسئله متفکر
INFJ / خلاق، پرورشدهنده مشاور
INTP / فلسفی، نوآوران معمار
ENFP / پرشور، پر انرژی، مردمدوست قهرمان
ENTJ / استراتژیک، منطقی، رهبران فرمانده
ENTP / کنجکاو، باهوش، مبتکر رؤیاپرداز
ENFJ / ایدهآلیست، سازماندهنده معلم
ISFJ / عملی، دلسوز حفاظتکننده
ISFP / شاد، منعطف آهنگساز
ISTJ / سئول، سازماندهیکردن بازرس
ISTP / نظارهگر، فنی، صنعتگر صنعتکار
ESFJ / وظیفهشناس، کمککننده ارائهدهنده
ESFP / سرزنده، سرگرمکننده نمایشگر
ESTJ / سختکوش، تابع قوانین، روشمند ناظر
ESTP / پرانرژی، جویای هیجان پرتحرک
انتهای پیام/
انتهای پیام/