آیا هوش مصنوعی شکاف توسعه را کاهش می دهد یا افزایش می دهد؟(بخش دوم)

به گزارش اخبارساخته ها؛ هوش مصنوعی میتواند به تشخیص بیماریها کمک کند و به پزشکان در شناسایی زودهنگام و دقیقتر بیماریها یاری رساند.علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند آموزش پزشکی را بهبود بخشد و از طریق یادگیری تطبیقی و بازخورد آنی، متخصصان پزشکی را در مناطق محروم آموزش دهد.
در مقیاسی گستردهتر، سیستمهای یادگیری تطبیقی مبتنی بر هوش مصنوعی هماکنون در حال شخصیسازی محتوای آموزشی برای رفع نیازهای فردی و پر کردن شکافهای دانشی هستند. سیستمهای آموزش مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی، آموزش شخصیسازیشدهای ارائه میدهند که مشارکت دانشآموزان را افزایش داده و نتایج یادگیری را بهبود میبخشد. با سادهتر کردن فرآیند یادگیری زبانهای جدید و کسب مهارتهای تازه، این فناوری میتواند به گسترش چشمگیر فرصتهای اقتصادی، بهویژه برای جوامع حاشیهنشین، کمک کند.
کاربردهای هوش مصنوعی تنها به حوزه سلامت و آموزش محدود نمیشود. مدل دیجیتال فراگیر دانشگاه آکسفورد (IDMODEL) نشان میدهد که تجهیز گروههای حاشیهنشین – بهویژه زنان و جوانان – به مهارتهای دیجیتال، آنها را قادر میسازد تا در اقتصاد دیجیتال جهانی مشارکت کرده و شکافهای درآمدی را کاهش دهند.
اما بهرهگیری از این مزایا مستلزم همکاری جهانی است. هوش مصنوعی باید بهطور جمعی موردتوجه قرار گیرد، ازجمله از طریق ابتکارات جنوب-جنوب که راهکارهایی متناسب با شرایط و نیازهای کشورهای درحالتوسعه ایجاد کند. با تقویت همکاریها و تبادل دانش، کشورهای با درآمد پایین و متوسط میتوانند شکاف فناوری را کاهش دهند و از این فناوری در جهت منافع گستردهتر، فراتر از بازیگران مسلط، بهره ببرند.
موضوع ایمنی و استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این مسائل نیز باید در سطح جهانی حلوفصل شوند. بدون چارچوبهای اخلاقی قوی، هوش مصنوعی میتواند – و تاکنون نیز چنین بوده است – برای اهداف مخرب، ازجمله نظارت گسترده و انتشار اطلاعات نادرست، مورد استفاده قرار گیرد.
جامعه جهانی باید بر سر اصول مشترکی برای اطمینان از استفاده منسجم و مسئولانه از هوش مصنوعی به توافق برسد. سازمان ملل متحد، از طریق پلتفرمهای فراگیر مانند کمیسیون علم و فناوری برای توسعه، میتواند به تدوین مقررات جهانی در این زمینه کمک کند. مهمترین اولویتها باید شامل شفافیت (اطمینان از اینکه فرآیند تصمیمگیری در هوش مصنوعی قابل درک و توضیحپذیر باشد)، حاکمیت داده (حفظ کنترل افراد و کشورها بر دادههای خود)، پیشگیری از آسیب (ممنوعیت کاربردهایی که حقوق بشر را تضعیف میکنند) و دسترسی عادلانه باشد. ابتکارات چندجانبه برای توسعه زیرساختهای دیجیتال و آموزش مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی میتوانند تضمین کنند که هیچ کشوری عقب نماند.
این موضوع تنها به سیاستگذاران و بخش خصوصی مربوط نمیشود. در طول تاریخ، تغییرات تحولآفرین اغلب از دل جنبشهای مردمی آغاز شدهاند. جنبش حق رأی زنان، جنبش حقوق مدنی و فعالیتهای زیستمحیطی همگی از تلاشهای مردمی نشأت گرفته و به نیروهای قدرتمند تغییر تبدیل شدهاند. یک جنبش مشابه برای هدایت هوش مصنوعی در مسیر درست نیز ضروری است. فعالان میتوانند خطرات هوش مصنوعی غیرقانونی و غیرقابلکنترل را برجسته کرده و دولتها و شرکتها را تحت فشار قرار دهند تا نوآوریهای انسانمحور را در اولویت قرار دهند.
تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هوش مصنوعی بهطور طبیعی به سمت شمول و برابری متمایل نخواهد شد. دولتها باید انگیزههای نوآوری را در جهتی هدایت کنند که پتانسیل انسانی را تقویت کند. نهادهای جهانی باید چارچوبهای اخلاقی برای محافظت از حقوق بشر و حاکمیت داده ایجاد کنند. و جامعه مدنی باید رهبران سیاسی و اقتصادی را پاسخگو نگه دارد.تصمیماتی که امروز اتخاذ میکنیم، تعیین خواهد کرد که آیا هوش مصنوعی به پلی برای کاهش نابرابریها تبدیل خواهد شد یا به شکافی عمیقتر میان دارندگان و ناداران جهان. همکاری بینالمللی، حکمرانی اخلاقی و فشار عمومی میتوانند تضمین کنند که انتخاب درستی انجام دهیم.
انتهای پیام/
منبع خبر: مدیریت اجرایی