نیکسِن؛ هنر هیچ کاری نکردن
به گزارش اخبارساخته ها؛ چند سالی است در هلند واژۀ جدیدی سر زبانها افتاده که جنجالهای فرهنگی زیادی به پا کرده است: «نیکسِن». نیکسن به سادهترین تعریف یعنی «هیچ کاری نکردن». اما اگر بخواهید تعریف دقیقتری از آن ارائه کنید، به مشکل میخورید، زیرا چندان روشن نیست که چطور میشود هیچ کاری نکرد. اُلگا مکنیگ، نویسندۀ کتاب استقبال از هنر هلندی هیچکاری نکردن، که مشهورترین متخصص نیکسن به شمار میرود، میگوید منظور این است که هیچ کاری نکنید، به دنبال هدفی نباشید و نتیجه را رها کنید.
رهاکردن نتیجه از این جهت مهم است که بسیاری از ما حتی وقتی در حال تفریح هستیم، آن را مثل پروژهای در نظر میگیریم که باید دقیق و با برنامه پیش برود. اگر قهوهای مینوشیم، به فایدهها و ضررهایش فکر میکنیم و وقتی پیادهروی میرویم، تعداد قدمهایمان را میشماریم که ببینیم چقدر به سلامتیمان کمک کردهایم.
رواج پیداکردن نیکسن در هلند از این جهت برای پژوهشگران جالبتوجه بوده که فرهنگ کالوینیستی در این کشور سابقۀ مدیدی داشته است. کالوینیسم شاخهای از مسیحیت پروتستان است که بر سختکوشی، صرفهجویی، تأدیب نفس و «صراحت» تأکید بسیاری دارد. آمارها نیز به خوبی نشان میدهند که مردم هلند هم ساعات فراوانی از طول روزشان را به کارکردن اختصاص میدهند، هم دغدغۀ فعالیت و دعوتکردن دیگران به تلاش و کوشش در میان آنها بالاست. پس چرا مفهومی متناقض با این روحیه اینقدر در بین آنها محبوب شده است؟
وجهی از این ماجرا، احساس شایع «فرسودگی شغلی» در هلند است. سال گذشته، طبق تحقیق یک شرکت بیمه، ۹۰ درصد کارمندان هلندی اظهار کردهاند دچار فرسودگی شغلی شدهاند و ۲۷ درصدشان در نتیجۀ این فرسودگی احساس خستگی و بیرمقی میکردند.
اما فرسودگی شغلی پدیدهای منحصر به هلند نیست. ویو گروسکاپ، روزنامهنگار بریتانیایی مینویسد: هلندیها معمولاً بسیار بلندپروازند و برای موفقیت فشار زیادی به خودشان میآورند. هلندیها شاید حتی موقع مریضی هم نسبت به مرخصیگرفتن و کارنکردن مردد باشند. گذشته از این، فرهنگ هلندیِ «خوشمشربی» گاهی سبب میشود آدم از طرف جامعه خود را موظف ببیند در تمام دورهمیها و مراسم شرکت کند و از آن طرف هم باید بکوشد کارها را برساند و نیازهای خود را نادیده بگیرد. بنابراین شاید باید بگوییم، هلندیِ واقعی بودن بهشدت فرساینده است.
فرهنگ نیکسن در چنین بستری به وجود آمده است و به آدمها میگوید: اشکالی ندارد اگر تا پای جان کار نکنی و بهترین نتایج ممکن را نگیری.
ما در روزگاری زندگی میکنیم که هر چه بیشتر کار کردن و هر چه بیشتر پول درآوردن به یکی از مهمترین ارزشهای عمومی آن تبدیل شده است. برای خیلیها حتی فکرکردن به خلاف آن، باعث احساس عذاب وجدان میشود. نیکسن و مفاهیمی مشابه به آن مثل هوگه در دانمارک یا فیکا در سوئد، همچون راهحلی برای تابآوردن در برابر فرهنگِ کار مدرن مطرح میشوند: دمی آسودن و رها کردن نگرشی که میگوید زندگی پروژهای است که باید در هر پرده از آن عملکردی عالی از خود ارائه کنیم.
انتهای پیام/