تیشه بر ریشه تاریخ!
به گزارش اخبار ساخته ها؛ روز گذشته تصویری در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که نشان میداد لودرهای شهرداری به جان این اثر تاریخی ۷۰۰۰ساله افتادهاند. اخیراً نیز اخباری مبنی بر حراج و مزایده برخی دیگر از میراث فرهنگی ایران به گوش میرسد. آیا این بار تیشه تصمیمگیران به سمت ریشه تاریخ ایران گرفته شده است؟
«تخریب و حراج آثار باستانی»؛ گویی این به کارویژه اصلی دولتها طی سالهای اخیر در حوزه میراث فرهنگی تبدیل شده است. میراثی که تا بیش از ۷۰۰۰ سال بدون آسیب ماندهاند و نمادی از تمدن ایران هستند، اما حالا یکی پس از دیگری یا زیر تیشه شهرداریها و سرمایهگذاران قرار میگیرند یا برای درآمدزایی دولت حراج میشوند و سر از سایر کشورها درمیآورند. تیشه گردان این بار به دیوار هخامنشی گلپایگان رسید تا این اثر تاریخی را تبدیل به یک خاطره در کتابهای تاریخ کند.
روز گذشته تصویری در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد که نشان میداد شهرداری گلپایگان با یک لودر در حال تخریب باروی هخامنشی این شهر است. البته رسانه دولتی ایرنا به نقل از رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گلپایگان از توقف عملیات تخریب دیوار باروی منتسب به دوران هخامنشی خبر داد.
با این حال مهر ویدئویی از این عملیات تخریب منتشر کرد که از بین رفتن کامل دیوار هخامنشی گلپایگان را تائید میکند. تصویر زیر نیز نشان میدهد که از این باروی هخامنشی که البته برخی روایت آن را منتسب به دوره ساسانیان میدانند، دیگر اثری نیست و با خاک یکسان شده است.
نگاهی به ساختمانهای اطراف این دیوار تاریخی، ساختمانهای نوساز را به تصویر میکشد. به نظر میرسد این نقطه هم قرار است پس از هزاران سال جای خود را به ساختمانهای مدرن شهری بدهد.
تبدیل دیوار هخامنشی گلپایگان به پارکینگ
استدلال شهرداری نیز این است که این اثر در فهرست آثار ملی ثبتشده قرار نداشت و با استشهاد محلی اقدام به تخریب این باروی تاریخی کرده است. البته به نظر میرسد اگر استعلامی هم از اداره میراث فرهنگی اخذ میشد، مخالفت خاصی صورت میگرفت. چه بسا حالا هم که فلیمها و تصاویر منتشره تخریب کامل این بارو را تائید میکنند، اداره میراث فرهنگی این شهر از توقف عملیات تخریب خبر میدهد.
البته خبرگزاری مهر پس از تخریب این دیوار، بار دیگر موضوع را از رئیس اداره میراث فرهنگی این شهرستان پیگیری کرد که مصطفی قانونی، بهطور کلی تاریخیبودن این بارو را زیر سوال برد و اعلام کرد: این دیوار که تنها هشت متر از آن باقیمانده بود، احتمالاً مربوط به ساختوسازهای دوره اسلامی است.
البته او به همین میزان بسنده نکرد و کل آثار باستانی گلپایگان را مربوط به دوره اسلامی دانست و گفت: هیچ بنای تاریخی متعلق به دوران پیش از اسلام حداقل در داخل شهر گلپایگان وجود ندارد؛ طوریکه کهنترین اثر تاریخی این شهر، مسجد جامع گلپایگان است که در حدود ۹۰۰ سال قدمت دارد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که گلپایگان بناهای تاریخی متعددی دارد که تا کنون ۱۶۰ بنا ارزشمند شناخته شدهاند و ۳۰ بنا به ثبت ملی هم رسیدهاند. فقط در یک مورد میتوان به سنگنگارههای منطقه غرقاب، قدمت برخی از سنگنگارههای آن توسط باستانشناسان تا ۷۰۰۰ سال پیش هم تخمین زده شدهاند.
به هر ترتیب ماجرای دیوار هخامنشی گلپایگان هم به پایان رسید و احتمالاً اهالی آن برای کمبود جای پارک خودرو یا مصارفی شبیه به آن تصمیم به جمعآوری استشهاد کردند. ترس از ریزش دیوار نیز بهانهای شبیه به فرار رو به جلو است. حتی اگر قدمت این دیوار طبق ادعای مسئولان محلی به دوره اسلامی بازگردد، طبیعتاً از استحکامی برخوردار بوده که در پس قرنها و تخریب سایر بخشهای آن همچنان استوار مانده بود.
همچنین اگر جمعآوری امضا اگر ادله مناسبی برای تخریب میراث فرهنگی و تیشه زدن بر تمدن ایران است، باید این سوال را مطرح کرد که اگر استشهادی برای تخریب بناهای تخت جمشید یا همان مسجد جامع گلپایگان جمعآوری شود، شهرداری مجوز تخریب این بناها را دارد؟
نگرانی درباره آثار باستانی ایران
در حال حاضر دغدغه دوستداران ایران و میراث فرهنگی و آثار تاریخی آن تنها به دیوار تخریبشده هخامنشی در گلپایگان محدود نمیشود. حتی تفاوتی ندارد که این دیوار متعلق به دوره باستان ایران باشد یا ساختهشده در دوران اسلامی؛ ماجرا به سیاستگذاری کلان و نگاه حاکمیت به این آثار و میراث مربوط میشود.
با تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه، دولت سعی کرد نشان دهد که نگاه ویژهای به این حوزه دارد. با این حال اکنون وزیری بر مسند این وزارتخانه تکیه زده که پیش از این مهمترین سمت اجرایی او به ریاست سازمان صداوسیما مربوط میشود که هیچ ارتباطی به موضوع میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ندارد.
علاوه بر نداشتن تخصص و سابقه کاری مرتبط عزتا… ضرغامی به این حوزه، اظهارات گاه و بیگاه او لرزه بر بناهای تاریخی انداخته است. وی در سفری که مهر ماه ۱۴۰۰ به شیراز داشت، اعلام کرد: «مردم پاسارگاد به دلیل مقبره کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند و چاه بزنند. باید این مشکلات برطرف شود و قوانین حریمها مقداری انقباض پیدا کند.». این سخنی است که حتی اگر از زبان وزیر کشاورزی خارج شود، در ضدیت با تمدن ایرانی قلمداد میشود.
البته تهدید بافت تاریخی شیراز به صحبت و اظهارات مسئولان ختم نمیشود؛ بلکه لودرها نیز هر از چند گاهی دندانههای خود را به زیر خاک تاریخ ایران میبرند. این امر تا حدی نگرانکننده شده است که دلسوزان میراث فرهنگی، پویشی با عنوان «نجات بافت تاریخی شیراز» راهاندازی کردهاند.
دبیر این پویش به همان سفر مهرماه ضرغامی و همکاران او در هیئت دولت اشاره کرد و گفت: در یکی از مصوبههای این سفر استانی، طرح ۵۷ هکتاری شاهچراغ از شورای عالی شهرسازی و معماری به شورای برنامهریزی و توسعه استان تفویض اختیار شد. مخالفتها با این تصمیم از همان سال شروع شد، از جمله مخالفتها میتوان به نامه استادان دانشگاه به رئیس دولت و وزیر گردشگری اشاره کرد.
این طرح در راستای توسعه حرم شاهچراغ تصویب شده و تهدیدی جدی برای بافت تاریخی شیراز، بهویژه ۳۵ بنا که پنج بنا از آن به ثبت ملی هم رسیدهاند، به حساب میآید.
گرچه برخی مسئولان دولت از توقف این طرح خبر میدهند، اما تا کنون خرید ۳۰ ملک از مردم قطعی شده است و خرید ۷۰ بنای دیگر در دستور کار قرار دارد. موضوعی که میتواند نشانهای جدی بر عزم جزم دولت برای اجرای این مصوبه و تخریب بافت تاریخی شیراز باشد.
از سوی دیگر، نیمنگاهی به گذشته نشان میدهد که بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶، حداقل ۱۰ هکتار از این بافت تخریب شده و دولتها ابایی از به زیر کشیدن میراث فرهنگی ایران ندارند. در این بین گویی برخی از مسئولان وقت محلی ذینفع بودند و بر آتش این تخریبها میدمیدند. به نظر میرسد در این سالها آثار تاریخی ایران به طعمهای برای گروههای خاص تبدیل شده و آنها را به سرمایهگذارانی بزرگ تبدیل کرده است.
آثار باستانی به مثابه نفت!
دولت نیز بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار در اقتصاد ایران، هیچگاه چشم از این آثار نپوشانده و گاهی به نظر میرسد دولتها به میراث فرهنگی ایران به مثابه نفت مینگرند. حالا دیگر برای فروش بناهای تاریخی، دولت به سرکردگی وزارت میراث فرهنگی طرحهای مزایده و حراج برگزار میکند.
اوایل اردیبهشت ماه امسال طبق اعلام صندوق توسعه صنایع دستی ۱۹ بنای تاریخی به مزایده گذاشته شدند. در این بین نام بناهایی مانند ارگ راین کرمان، باغ هرندی، گراوند هتل، کاروانسرای زعفرانیه و … هم به چشم میخورد. البته طبق انتظار و روال معمول این موضوع از سوی مسئولان میراث فرهنگی تکذیب شد.
البته این پایان ماجرا نیست. در خوانی که به وسعت یک ایران برای تخریب و حراج آثار ملی ایران پهن شده، سرمایهگذاران لقمههای بزرگی برای خود گرفتهاند و در حال تغییر کاربری بناهای باستانی ایران هستند. در یک نمونه کارخانه فولاد الماس آرتاویل که سال ۱۴۰۰ شروع به کار کرد در سایت باستانی قرهحسنلو که مربوط به دوره اشکانی است و حداقل ۲۳۰۰ سال قدمت دارد، کلنگ آن به زمین خورده است. فوندانسیون این طرح تنها سه متر با منطقه باستانی فاصله دارد.
در این پروژه نیز رد پای سازمانها و نهادهای دولتی به چشم میخورد که ازجمله آن میتوان به سازمان گسترش صنایع ملی ایران اشاره کرد.
انتهای پیام/