مدیران گزارشگر؛ صدایی بلند و تاثیری خاموش!
به گزارش اخبارساخته ها؛ اگه بپرسن بهترین و شایسته ترین گزارشگر فوتبال ایران کی هست؛ بی شک عادل فردوسی پور با اختلاف نفر اوله. فرض کنید یه بازی فوتبال حساس از تلویزیون داره پخش میشه و عادل هم داره توی ورزشگاه با اشراف کامل و از چندین مانیتور از زوایای گوناگون مسابقه رو مبینه و گزارش های حرفه ای ارائه میده:
اید زودتر پاس میداد بازیکن شماره ۹.
مربی حواسِت به ضد حمله های حریف باشه.
مهاجم تیم روبرو رو باید مهار کنن و گرنه دروازمون باز میشه.
و..... .
بازیکن ها رو کاملاً منطقی نصیحت میکنه، یه عالمه راهکار به مربی تیم میده، حتی تماشاچی ها رو هم زیر نظر داره و ریزترین نکات رو هم با حداکثر کیفیت ممکن و دلسوزانه ارائه میده.
اما یه چیزی؟!
آیا بازیکنان توی زمین و مربی در حال بازی به این تحلیل و توصیه های حرفه ای گزارشگر ما ذره ای توجه میکنه؟ جواب مشخصه.
هرگز و هیچ وقت.
مگر نه اینکه همه حرفاش درسته. همه حرفاش دلچسبه. همه حرفاش حرفه ای و منطقیه؟ پس چرا حتی یه ذره هم نمیتونه اثرگذار باشه؟
گویا گزارشگرها اومدن برای تماشاگران تلویزیونی حرف بزنن و یه مقدار شور بدن و برن و اصل کاریها یعنی بازیکن ها و مربی ها هیچ.
حتما تا الان فهمیدید میخوام در مورد چی صحبت کنم؟ آفرین! مدیران گزارشگر
چیزی که خیلی وقتا شاهدش هستیم اینه که مدیران سازمان ها و مسئولان هم شدن مثل گزارشگرهای مسابقات ورزشی؛ یعنی حتی به شرط منطقی بودن حرفهاشون گویا برای یکسری بیننده و تماشاچی صحبت میکنن و ذینفعان اصلی و کسانی که باید این فرامین رو رعایت کنن ذره ای گوش نمیدن و تحت تاثیر قرار نمیگیرن.
این مدیرا:
گزارش میکنن که فروش باید بیشتر بشه...
گزارش میکنن که به کارکنان باید بیشتر توجه بشه...
گزارش میکنن که عدالت باید رعایت بشه ...
گزارش میکنن که ...
ولی فقط گزارش میکنن برای غیر؛ و اون اصل کاری ها یا نمیخوان یا نمیتونن بشنون.
حتما میپرسید چی میشه که یک مدیر به جایگاه گزارشگری نازل میشود؟
سه تا دلیل کلی میتونه داشته باشه:
۱. عدم مقبولیت و مشروعیت لازم:
یعنی این مدیر ما از درون چیزی نداشته و روابط و رانت بهش کمک کرده که منتصب به جایگاه مدیریت بشه. تجربه، سن و سال، رشته تحصیلی و ... کاملا غیر مرتبط. نتیجه اش اینه که هر چی حرف میزنه میشه باد هوا و فقط یک مدیر گزارشگر باکیفیت داریم.
۲. محتوای کلام و گفته ها فاقد منطق و استدلال باشد:
حرفهایی که میزنه حرف های به درد نخوری باشه و ردی از منطق، استدلال، واقعیت و حقیقت توی کلام و دستوراتش نباشه. مثلاً اوضاع اقتصادی شرکت اصلاً خوب نیست، پیمانکارها صف کشیدن و کارمندا حقوق نگرفتن، تحریم شرکت رو شرحه شرحه کرده یکهو میاد و شروع به افاضه فیض کنه و در مورد طرح های توسعه ای هزینه بر و نیازمند سرمایه. اینجا هم با یک مدیر گزارشگر واقعی مواجهیم.
در انتها میخوام خواهش کنم به این سوال مهم فکر کنید:
با توجه به هر کدام از سه دلیل بالا،
چه اقداماتی می توان انجام داد تا یک مدیر از شان نازل گزارشگری به جایگاه والای اثرگذاری ارتقاء یابد؟
انتهای پیام/
منبع خبر: دکتر علیرضا کوشکی جهرمی