فرهنگ سازمانی چه نقشی در آهنگ کار و زندگی دارد؟ (۲ از ۳)
به گزارش اخبارساخته ها؛ در مقابل آن، کشوری مانند چین قرار دارد که سلسلهمراتب حرف اول را میزند. این یعنی جلسات کاری معمولاً جایی برای بحث، تبادل نظر و شنیدن نظرات مخالف نیست، وقتی تصمیمی گرفته میشود همه کارمندان برای رسیدن به هدف تعیینشده شروع به فعالیت میکنند. فرهنگ کاری چین را فرهنگ ۹۹۶ مینامند: کار از ۹ صبح تا ۹ شب و ۶ روز در هفته.
در فضای مجازی بعضی افراد از ۳۰۰ ساعت کار ماهیانه شکایت میکنند و بعضی دیگر میگویند به خاطر ندارند آخرین بار کی روشنایی روز را دیدهاند. شاید چنین فرهنگ کاری در کوتاهمدت با بازدهی اقتصادی همراه باشد ولی در بلندمدت میتواند به فرسودگی شغلی و کاهش بهرهوری منجر شود. جوانان چینی در واکنش به فشار محیطهای کاری جنبش «Lying Flat» یا «صاف دراز کشیدن» را به راه انداختهاند؛ جنبشی که طرفداران آن به کار نکردن زیاد، راضی بودن به دستاوردهای کوتاهمدت و اختصاص زمان به استراحت باور دارند و سعی میکنند با ترویج این فرهنگ جدید، فرهنگ کاری پرتنش این کشور را متعادل کنند.
ولی مردم همه دنیا مانند چینیها کار نمیکنند. فرهنگ کاری در کشوری مانند دانمارک بهگونهای دیگر است. دانمارکیها بسیار به دنبال تعادل میان کار و زندگی هستند. در سالهای اخیر در این کشور رضایت و حس خوشحالی در محل کار در اولویت قرار گرفته است و در زبان دانمارکی نیز اصطلاح «arbejdsglæde» به همین حس خوب افراد از کاری که انجام میدهند اشاره دارد. این کلمهای است که فقط در منطقه اسکاندیناوی رایج است و بر این واقعیت تاکید دارد که دورانی که باید اضافهکاری میکردیم تا چرخ اقتصاد بچرخد تمام شده است. حتی هفته کاری در دانمارک به ۳۷ ساعت کاهش پیدا کرده است. کارمندان ساعت ۴ باید محلهای کار را ترک کنند و مدت زمان تعطیلات و مرخصی به پنج هفته افزایش پیدا کرده است.
در ایسلند نیز وضعیت مشابهی حاکم است و همین واقعیت که هر دو والدین از سه ماه مرخصی زایمان برخوردارند، در حالی که ۸۰ درصد حقوقشان را دریافت میکنند نشان میدهد که این کشور تا چه اندازه برای رضایت مردم و رفاه آنها ارزش قائل است. شرکتهای ایسلندی انعطافپذیری زیادی در تغییر شرایط کاری کارمندانشان از خود نشان میدهند.
ولی در ژاپن اصل احترام و اطاعت باعث شده است شرایط کاری شکل دیگری به خود بگیرد. در فرهنگ این کشور احترام به افراد مسن یا احترام به بالادستیها بهاندازهای مهم است که فرهنگ کاریشان نیز به فرهنگی سلسلهمراتبی تبدیل شده و احترام حرف اول را میزند. در ژاپن جاهطلبی فردی جایی ندارد و فقط اهداف جمعی است که باید در اولویت باشد. از کارمندان انتظار میرود ساعتهای طولانی کار کنند تا شرکت به اهداف تعیینشده برسد. فرهنگ کاری در این کشور مبتنی بر تعهد شدید، اخلاق و وفاداری به شرکت و کار و احساس مسئولیت بسیار بالاست.
این نوع نگاه افراطی به مسئولیتپذیری به ظهور پدیدهای به نام کاروشی (Karoshi) یعنی مرگ ناشی از کار زیاد منجر شده است. استرس طولانیمدت، کمخوابی و انزوای اجتماعی عامل اصلی کاروشی است که موجب سکتههای مغزی و قلبی میشود. ساعتهای طولانی کاری که گاهی به ۶۰ یا ۷۰ ساعت کار در هفته نیز میرسد، تمایل به خودکشی را در میان ژاپنیها افزایش داده است؛ همان اتفاقی که برای ماتسوری کاتاهاشی افتاد.
در سال ۲۰۱۸ آبه شینزو، نخستوزیر وقت ژاپن، لایحه اصلاح سبک کار را ارائه داد که به واسطه آن کارفرمایان باید کارمندان را به مرخصیهای اجباری میفرستادند، زیرا به گزارش وزارت بهداشت، کار و رفاه ژاپن، مردم این کشور فقط از ۵۰ درصد از مرخصیهایشان استفاده میکنند. ولی مشکل اینجاست که در همین قانون بیش از ۸۰ ساعت اضافهکاری در ماه به عنوان عامل کاروشی شناخته شده است، یعنی تا ۸۰ ساعت اضافهکاری هیچ منع قانونی ندارد.
انتهای پیام/
منبع خبر: کانال مدیریت اجرایی