۱۴۰۳/۰۲/۱۵

تاثیرپذیری‌ های معماری اسلامی و مسیحی

سنتوری به وسیله گنبدی مرکزی متمایز می‌شد و همین خصوصیت است که نهایتا مفهوم سلسله مراتب را به‌وجود می‌آورد.
تاثیرپذیری‌ های معماری اسلامی و مسیحی

به گزارش اخبار ساخته ها؛ سنتوری به وسیله گنبدی مرکزی متمایز می‌شد و همین خصوصیت است که نهایتا مفهوم سلسله مراتب را به‌وجود می‌آورد؛ سنتوری را می‌توان وسیله‌ای ابتکاری اما لزوما عملی برای نمایش بصری جهت قبله تعریف کرد که بدون وجود آن جهت قبله نامشخص می‌ماند. اما گنبد این‌گونه نیست. گنبد برای نشان دادن جهت قبله نیست و نیز بسیار فراتر از آن است که محراب را بنمایاند.

پس مقصود از گنبد چیست؟ به‌طور خلاصه می‌توان گفت مقصود از آن نشان دادن مرحله‌ای ویژه در مراسمی رسمی است. طی قرون میانی، از مساجد مهم به‌عنوان مکانی برای انجام مراسم رسمی استفاده می‌شد. مسجدی در دمشق شاهد فتحی در ابعاد رومی بود؛ هنگامی که ولید اول و دربارش در آنجا به سال۹۵ ه.ق نقل‌مکان کردند تا برای موسی بن‌نصیر، فاتح آفریقای شمالی جشن بگیرند حدود هشتصد سال بعد مراسم تشریفاتی دربار مملوک به خوبی به‌دست یک نقاش ناشناس ونیزی به تصویر کشیده شد که در آن گنبد سنتوری و مناره‌های همین مسجد دیده می‌شود.

وقتی که به گنبد به‌عنوان جزئی از کل یک مجموعه عناصر معماری با تداعی‌های شاهانه مثل محراب منبر و مقصوره - نگاه می‌کنیم، آن را به‌صورت وسیله‌ای برای متناسب کردن مسجد به‌عنوان یادمانی شاهانه می‌یابیم که از دور نیز به چشم آید. سند خلیفه این الزام را برایش به‌وجود آورد که نماز جمعه را رهبری کند. اشاره‌های فراوانی به این مراسم و چگونگی انجام آن در منابع قرون میانی وجود دارد. همه چیز باید برای تعالی حاکم محاسبه می‌شد؛ از سربند تا لباس و همراهان، معماری هم باید نقش خود را در چنین تبلیغ شخصی محاسبه‌شده‌ای بازی می‌کردند. چه چیز محتمل‌تر از این بود که خلیفه هنگام ورود به مسجد دمشق برای بار عام وارد شبستان که محور سنتوری است، شود؟ احتمالا قدری زیر گنبد تامل کند و سپس به محراب رود؟

کاخ‌های اولیه اسلامی نیز همین داستان را می‌گویند گواینکه موقعیت معماری لزوما قدری متفاوت است. در تالار حمام خربط المفجر، ترتب محوری قابل مقایسه‌ای دیده می‌شود که همان عناصر مفصل دروازه گنبد مرکزی و طاقچه‌های به ترتیب قرار گرفته را ترکیب می‌کند. در مشاطه مقیاس بزرگ‌تر می‌شود؛ اما به‌شدت تحت کنترل محوریت است که بازدیدکننده را ضرورتا در راهی از پیش تعیین‌شده از میان یک دهلیز و سپس حیاط‌های کوچک و بزرگ با خود می‌کشد تا به اتاق‌های شاهانه برساند. یک ورودی مفصل از میان تالاری بازیلیکی و بعد تالاری سکنج و گنبد‌دار با طاقچه‌ای قوسی که احتمالا تاج خلیفه در آن است، می‌گذرد و به انتها می‌رسد.

ترتیبی که پیش‌تر گفته شد به این صورت حفظ می‌شود، گواینکه فواصل کم و زیاد می‌شود و تغییراتی در سرعت انجام می‌پذیرد. کاخ‌های عباسی از همین روش پیروی می‌کنند و فرمول درگاه ورودی، گنبد محراب استفاده‌شده در مسجد دمشق همچنین به مساجد اغلبیه فاطمیون، سلجوقی و معماری مساجد بعدی تداوم می‌یابد. طبیعتا به‌کارگیری فرمول‌های تقریبا یکسان در مساجد جمعه و کاخ‌ها به این معنی بود که هرگونه ساختمان چیزی از دیگری به خود می‌افزود. سلسله‌مراتب بیان‌شده در متنی مذهبی اعتبار شاهانه می‌یافت؛ درحالی‌که همین سلسله‌مراتب عمل‌شده در کاخ‌ها به نوعی به‌خاطر تداعی‌های مذهبی‌اش حالت تقدس پیدا می‌کرد.

موضوع نمادگرایی در معماری اسلامی پیچیدگی بیشتری دارد و به دلیل موجود نبودن منابع نوشتاری پشتیبانی‌کننده دارای مشکلات خاص خود است. جهان اسلام هیچ معادلی برای مجذوبیت مسیحیت قرون وسطایی نسبت به نمادگرایی دینی ندارد؛ مجذوبیتی که به خوبی در تصاویر جانوری لاتینی در کارهای معرق اواسط بیزانس و به‌ویژه در مفهوم حاضر در معماری روحانی غرب به نمایش درآمده است. عموما چنین بوده که بخش‌های گوناگون کلیسا، آرایش مجسمه‌ها و پله‌هایی که به کلیسای جامع منتهی می‌شد در چارچوبی سخت سازما‌ن‌دهی می‌شد؛ به‌گونه‌ای‌که تقریبا همه چیز ویژگی‌های دیگر جهانی و نیز عملی به خود می‌گرفت.

 

معماری دینی اسلامی که البته منشأ تمام ساختمان‌های عمومی در جهان اسلام است، تقریبا از تمام این ابزار بیانی محروم بوده، مجسمه‌سازی و دیگر انواع تزیینات تجسمی را مردود می‌دانسته و ظاهرا هیچ ارتباطی بین نوعی خاص از نقشه یا نما و معنایی نمادگرایانه و عمیق‌تر نداشته است. قابلیت تغییر عملکرد در یک نوع خاص از بنا شاهد دیگری بر این مدعاست. در غرب وضع بسیار متفاوت بود؛ جایی که شکل صلیبی کلیساهای مسیحی طبعا از کل باورداشت‌های مسیحیت سرچشمه می‌گرفت، اسلام هیچ‌گونه معادلی برای آن نداشت.

خصوصیات نمادگرایانه عمومی یا بالقوه در معماری مسجد به‌ویژه به‌صورت فرعیاتی برای هسته طراحی حیاط و شبستان مسقف به‌کار گرفته می‌شدند؛ البته منظور این نیست که اینها را صرفا به طرح اصلی وصله کرده باشند، بلکه اینها معمولا بسیار با طرح انسجام دارند. با این حال نکته اینجاست که اینها بخش ضروری طرح را تشکیل نمی‌دهند. اینها شامل وسایل متعددی هستند که تاثیر بیشتری را به شبستان و به‌ویژه به محور محراب می‌بخشند.

 

 

انتهای پیام/

نظر خود را درباره این خبر ثبت نمائید