پروژه خوشبختی(خلاصه کتاب) (۵ از ۶)
به گزارش اخبارساخته ها؛
تو اوقات فراغتت کارایی رو بکن که واقعا از انجامشون لذت میبری
یکی از عوامل مهم غیرقابل انکار شادی، داشتن اوقات فراغت پر از تفریح و آرامش هست. چون انجام کارهایی که هدفی جز لذت شخصی مون نداره ما رو خوشحال می کنه.
اما "تفریح" برای هر کسی معنای متفاوتی داره. خیلی از افراد من جمله رابین، بخاطر اینکه تفریحات دیگران رو از تفریحات خودشون جذاب تر و خلاقانه تر میدونن دچار عذاب وجدان میشن. رابین فهمید که حتی اگر وقایع ورزشی، جدول کلمات متقاطع یا بافتنی، فعالیتهای اوقات فراغت خوبی برای دیگران باشه، لزوماً قرار نیست برای خود اونم همین تفریحات لذتبخش باشه! اگر کار خاصی باشه که از سن ده سالگی از انجامش لذت می بردید، این به این معنیه که شما به معنای واقعی انجام اون کارو دوست دارین و ازش لذت می برین.
اون یادش اومد که تو سن ده سالگی، عاشق ساختن کلاژ، چسبوندن تیکه های روزنامه، عکس ها و جمله های بریده شده در دفترهای خالی بود. گرچن بلافاصله این کار رو به عنوان بخشی از پروژه شادی خودش در نظر گرفت. همچنین یک گروه ادبیات خوانی کودکان راه اندازی کرد: جدای از احساس خوشحالی ای که از سر و کله زدن با ژانر ادبی مورد علاقه اش به دست میاورد، در کنارش روابط اجتماعی جدید، لحظات شادی بیشتری رو براش به ارمغان آورد.
اینکه همیشه کلی کار جدید واسه انجام دادن داشته باشیم ما روخوشحال می کنه - پس منطقیه که دنبال سرگرمی های جدید باشیم. علاوه بر اون شما می تونین یک دفترچه خاطرات از کارای جالبی که از دیگران یاد می گیرین داشته باشین تا بعدش ببینین چه کاری برای شما بهتر جواب میده. به این ترتیب بود که رابین به این فکر افتاد که شروع به جمع آوری یک کلکسیون کنه. اون با خودش فکر کرد که بعنوان یک سرگرمی مشهور، جمع کردن یه کولکسیون اونو خوشحال می کنه. هر کلکسیون یک هدفه، و در نهایت زمانی که کلکسیون کامل بشه، شادی رسیدن به هدف رو بدنبال داره. اما بعد دید که خود پروسه ی جدا کردن، دنبال گشتن و یافتن چیزها در جاهای جدید به تنهایی براش خیلی لذت بخش هست.
جمع آوری کلکسیون از فیگورهای پرنده آبی (پرندگان آبی نماد شادی در ایالات متحده هستند) یکم توی خونه ی رابین هرج و مرج ایجاد کرد که البته در اون حدش توی خونه اونا مجاز بود. رابین معتقد بود که در عین حالی که جلوگیری از بهم ریختگی خوبه، اشکالی نداره اگر یک کشو پر از خرت و پرتایی مثل تیکه های یک کلکسیون داشته باشین، چون می تونین هر چند وقت یکبار با باز کردن اون کشو خاطرات کوچیک و قشنگی رو به یاد بیارین.
شما نمی تونین شادی رو بخرین - اما می تونین چیزهای ارزشمندی بخرین که شما رو خوشحال می کنه
همه ی ما قبلاً اینو شنیدیم که پول خوشبختی نمیاره یا با پول نمیشه خوشبختی رو خرید. اما موضوع به این سادگیا به اینجا ختم نمیشه. چون پول مثل سلامتیه: تضمینی برای خوشبختی نیست، اما نگرانی نداشتن در مورد پول، زندگی ما رو خیلی آسون تر می کنه.
اگر پول رو عاقلانه خرج کنیم، می تونه به ما کمک کنه شادتر باشیم. همون اول کار، داشتن مقدار کافی پول یک عامل شادی مهم برای بسیاری از مردمیه که دارن برای داشتن امنیت مالی در زندگی شون تلاش می کنن. اما رابین منحصرا به دنبال راه هایی برای استفاده از پول برای تحقق بخشیدن به باقی تصمیماتش در جهت افزایش شادی بود. به عنوان مثال، اون شروع به خرج کردن پول بیشتر برای یک برنامه تناسب اندام خوب، یک رژیم غذایی سالم و روابط اجتماعی کرد.این باور که رفتار مصرف گرایی صرف، ما رو خوشحال نمی کنه بسیار رایج هست. تئوری های شادی می گن که خرید یک ماشین جدید یا یک لباس خوب فقط برای مدت کوتاهی ما رو خوشحال می کنه. به محض اینکه به خرید جدید عادت کنیم، به همون سطح شادی سابق بر می گردیم.
مشاهدات مخالف این موضوع هست: رضایت از خرید ممکنه کوتاه مدت باشه، اما واقعیه و همیشه شامل یک احساس مثبت از رشد هست.برای همین تصمیم گرفت در حدی که ارزشش رو داشته باشه و زیاده روی نباشه، گاها یکسری ولخرجی معمولی رو انجام بده و به خودش سخت نگیره. به عنوان مثال، در طول ماه عسلش، اون برای اولین بار از خودش با سرویس اتاق پذیرایی کرد. یک بار دیگه، اون با بی اعتنایی به قیمت، یک غذاساز گرون قیمت خرید که از اون به بعد هر روز برای خودش و خانواده ش یک کیک میوه ای سالم درست می کرد که بهش انرژی می داد و حالش رو خوب می کرد.با این حال، اگر تعداد زیادی ازین چیزا رو فقط برای هیجانش بخریم، این عمل بی تاثیر میشه و کم کم می تونه به انباشته های جدیدی از خرت و پرت های اضافه منجر بشه. و از اونجایی که فقط خودمون می تونیم تصمیم بگیریم که کدوم خرید ما رو شادتر می کنه، باید آگاهانه انتخاب کنیم که کدام یک ازین خریدها واجبتره و میتونه زندگی ما رو خوشایندتر و لذتبخش تر کنه.
انتهای پیام/
منبع خبر: گاهنامه مدیر