۱۴۰۴/۰۹/۱۵

بخش دوم/ تجربه جهانی انتقال پایتخت؛ هشداری برای ایران

تجربه جهانی انتقال پایتخت نشان می دهد بدون برنامه ریزی، سرمایه گذاری پایدار و اجماع ملی، پروژه ایران با ریسک شکست مواجه خواهد شد.
بخش دوم/ تجربه جهانی انتقال پایتخت؛ هشداری برای ایران

به گزارش خبرنگار اخبارساخته ها؛ نمونه‌های موفق و ناموفق تغییر پایتخت در جهان و نکاتی که می‌تواند برای ایران آموزنده باشد را به‌صورت تحلیلی مرور می‌کنیم:

تجربه جهانی انتقال پایتخت‌ها

برزیل – برازیلیا

  • دلیل تغییر: تمرکززدایی از ریو دوژانیرو و توسعه نواحی داخلی.

  • ویژگی کلیدی: طراحی شهری مدرن، برنامه‌ریزی کامل پیش از ساخت.

  • نتیجه: در دهه ۶۰ میلادی با موفقیت اجرا شد؛ اکنون یکی از نمونه‌های کلاسیک انتقال پایتخت در جهان است.

  • نکته مهم برای ایران: انتقال موفق نیازمند برنامه‌ریزی جامع، تأمین مالی پایدار و هدف‌گذاری توسعه‌ای روشن است، نه صرفاً تصمیم سیاسی.

قزاقستان – آستانه (نورسلطان)

  • دلیل تغییر: انگیزه سیاسی و اقتصادی برای توسعه شمال کشور و دوری از مرزهای جنوبی ناپایدار.

  • نتیجه: اجرای سریع اما پرهزینه؛ شهر جدید به مرور توسعه یافت.

  • درس برای ایران: تغییر پایتخت می‌تواند انگیزه سیاسی و توسعه‌ای را هم‌زمان تأمین کند، اما تنها در صورت تداوم سرمایه‌گذاری بلندمدت.

مالزی – پوتراجایا

  • دلیل تغییر: تمرکز فعالیت‌های اداری و کاهش تراکم در کوالالامپور.

  • نتیجه: شهر اداری مدرن، اما با چالش جذب جمعیت و پویایی اجتماعی.

  • درس برای ایران: اگر شهر جدید فقط اداری باشد، به شهری «سرد» و فاقد زندگی واقعی تبدیل می‌شود؛ باید هم‌زمان فرهنگ، آموزش و اشتغال نیز منتقل شوند.

نیجریه – آبوجا

  • دلیل تغییر: بی‌نظمی و تراکم بیش از حد در لاگوس.

  • نتیجه: انتقال موفق نسبی؛ آبوجا به مرور به مرکز سیاسی کشور بدل شد.

  • نکته قابل توجه: با وجود هزینه‌های سنگین، کاهش تمرکز در لاگوس حاصل شد؛ اما نابرابری‌های منطقه‌ای همچنان پابرجا ماند.

مصر – پایتخت اداری جدید (در شرق قاهره)

  • وضعیت: در حال ساخت از سال ۲۰۱۵؛ دولت بخش‌های اداری را منتقل کرده است.

  • چالش‌ها: هزینه بالا، عدم استقبال مردم، تمرکز ثروت در پروژه‌های خاص.

  • شباهت به ایران: ایران نیز با مشکل تمرکز در تهران و کمبود منابع مالی مواجه است؛ مصر نشان داد که بدون مشارکت بخش خصوصی و اعتماد عمومی، انتقال پایتخت نیمه‌تمام می‌ماند.

جمع‌بندی تحلیلی برای ایران

  1. تغییر پایتخت یک پروژه فنی نیست؛ یک فرآیند ملی است.
    نیازمند ده‌ها سال برنامه‌ریزی، اجماع اجتماعی و ثبات سیاسی است.

  2. ایران باید ابتدا تعریف روشنی از «نوع پایتخت جدید» ارائه دهد:
    آیا هدف صرفاً انتقال ادارات است؟ یا ایجاد شهری تازه برای سیاست، فرهنگ و اقتصاد؟

  3. بدون سرمایه‌گذاری زیرساختی و حمل‌ونقل ملی، انتقال پایتخت شکست‌خورده خواهد بود.
    (مانند تجربه ناقص مصر و میانمار)

  4. اگر منطقه مکران انتخاب شود، باید پایداری زیست‌محیطی و دسترسی استراتژیک آن دقیقاً ارزیابی شود.
    قرار دادن پایتخت در منطقه‌ای با خطر بالا آمدن سطح دریا یا زیرساخت ضعیف، تصمیمی پرریسک است.

  5. تجربه جهانی نشان می‌دهد:
    تغییر پایتخت زمانی موفق است که هم‌زمان با انتقال سیاسی، «رونق اقتصادی و فرهنگی» نیز در منطقه جدید ایجاد شود.

انتهای پیام/

نظر خود را درباره این خبر ثبت نمائید