نادر چرخگرد نوشت:

منحصر به فرد بودن سبب شکل‌گیری قدرت‌های متفاوت و بالقوه در هر فرد می‌شود، این قدرت خاص بالقوه در ذات هر فرد موجود است که با آموزش می‌توان این بالقوه بودن را به حالت بالفعل تبدیل کرد.

بی‌شک هر کدام از ما مدیرانی را در بین سایر مدیران (در رد ه‌های مختلف مدیریتی) می‌شناسیم که از منظر مدیریتی و شخصیتی متمایز هستند و حتی قدرت رهبری جمع را دارند؛ سئوالی در اینجا مطرح است ، چرا برخی از مدیران، کارمندان و کارگران از سایرین متمایز بوده و قدرت مدیریت دیگران را دارند؟ آیا همه کارگرها نمی‌توانند ریچارد مونتانز باشند (حتما داستان ریچارد را برای شما در شماره‌های بعد خواهم گفت)؟  آیا این تمایز تنها ریشه در توانائی‌های ذاتی آنها دارد؟ 

پیش از این عنوان شد که در روانشناسی جدید همه افراد دارای قدرت خاص خود هستند و باید برای بالفعل کردن آن تلاش کنند؛ بنابراین مدیران، کارمندان و کارگرانی در بین سایرین متمایز هستند که در جهت بالفعل کردن توانائی‌های خود اقدام کنند و این سنگ بنای پیشرفت و طی کردن مدارج ترقی در دنیای امروز است.

به هیچ عنوان نباید توانائی‌ها و قدرت منحصر به فرد شخصیتی خود را نادیده بگیرید، باید در جهت بیدار کردن این توانائی‌ها اقدام کرد و شکوفائی آن را سرعت بخشید. توانائی همدلی، انعطا ف‌پذیری، قدرت نه گفتن و کاریزمای ذاتی هر فرد و عوامل بیرونی و درونی دیگر در شکل دادن به توانائی‌های یک مدیر موفق تاثیرگذار هستند؛ این توانائی‌ها معمولا دیر یا زود شکوفا می‌شود اما آنچه که در دنیای پرهیاهو و پرسرعت امروز اهمیت دارد زمان از دست رفته برای هر فرد است؛ مهم این است که این توانائی در زمان مناسب و در دوره فعالی از زندگی شکوفا شود تا فرد و محیط  پیرامونش را تحت تاثیر قرار دهد.

امروزه دوره‌های مختلف خودشناسی، اعتماد به نفس، قدرت شخصیت و رهبری و ... به کسانی که جویای تغییر سبک نگاه خود به زندگی هستند این امکان را می‌دهد که درجهت بیداری توانائی‌های ذاتی و منحصر به فرد خود اقدام کنند .

انتهای پیام/