لزوم افزایش سهم ابزارهای سرمایهگذاری
به گزارش اخبار ساخته ها؛ نقش صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردانی در بورس دنیا به حدی پررنگ است که در کشورهای پیشرفته حدود ۸۰درصد سرمایهگذاری سهامداران خرد در این بازار به صورت غیرمستقیم و توسط این ابزارها صورت میگیرد. با توجه به اینکه بازار سرمایه یک بازار تخصصی است، سرمایهگذاری در آن نیازمند دانش کافی در حوزه اقتصاد داخلی و خارجی، شناخت کافی از شرکتهای بورسی و رفتارشناسی بازار است. بنابراین ورود مستقیم به بورس برای مردم عادی و سهامداران خرد ریسک این بازار را دوچندان میکند و عمده کارشناسان معتقدند ورود به این بازار باید از طریق ابزارهای موجود صوت گیرد. در ایران اقبال نسبت به این ابزارها بسیار کمرنگ است. بعد از تجربه ناموفقی که سرمایهگذاران بازار سرمایه در سال ۹۹ داشتند و چه آنها که مستقیم سرمایهگذاری کرده بودند و چه آنها که این کار را از طریق ابزارهای سرمایهگذاری انجام دادند، خشک و تر سوختند؛ مضاف بر بیاعتمادی شکلگرفته نسبت به بورس، مردم نسبت به شرکتهای سبدگردانی و صندوقهای سرمایهگذاری نیز بیاعتماد شدند.
اما در آن زمان تنوع صندوقهای سرمایهگذاری بسیار محدود بود و به گواه آمارها کمتر از ۱۰ شرکت سبدگردانی در کشور وجود داشت. از طرف دیگر در حال حاضر بورس روند روبهرشد خود را آغاز کرده و در حال جبران عقبماندگی بیش از دوساله از بازارهای رقیب است. اما این رشد با آنچه در سال ۹۹ و در نتیجه ورود حجم زیادی از نقدینگی در بازار رخ داد متفاوت است. بورس امروز متناسب با رشد ارزش جایگزینی شرکتها و همچنین مبادله ارز حاصل از صادرات شرکتهای صادراتمحور بورسی در فضای رقابتی رشد میکند. این دو مولفه در کنار اینکه به سرمایهگذار این نشانه را میدهد که بازار سرمایه مکان مناسبی برای سرمایهگذاری است، مشخص میکند با وجود تنوع و گستردگی ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم، بهتر است از ورود مستقیم به بازار سرمایه خودداری شود و در مقابل سیاستگذاران نیز باید نسبت به طراحی ابزار جدید و بهبود ابزارهای موجود برای سرمایهگذاری اقدام کنند و در راستای فرهنگسازی استفاده از این ابزارها گام بردارند.
زمان ورود به بورس از طریق ابزارهاست
احمد اشتیاقی، تحلیلگر بازار سرمایه، در خصوص روند فعلی بورس گفت: روند رو به رشد بازار سهام متناسب با برآورد سودآوری شرکتهاست. در نگاهی دقیقتر به حرکت بازار میبینیم که حرکت اساسی بازار سرمایه طی دو هفته اخیر عمدتا بر بخشنامه جدید بانک مرکزی مبنی بر فروش ارز حاصل از صادرات در مرکز مبادله ارز و طلا مبتنی بود. در این مرکز به جای اینکه شرکتهای صادراتی ارز حاصل از صادرات خود را با دلار 28هزار و 500 تومان بفروشند بر اساس عرضه و تقاضا کشف قیمت میکنند. این قیمت در حال حاضر حدود 38هزار تومان است و با توجه به اینکه نرخ رقابتی است احتمالا عدد بالاتری نیز به خود خواهد دید.
وی افزود: از طرف دیگر شرکتها در عرضه محصولات خود در بورس کالا با استقبال بیشتری مواجه بودند. در حال حاضر نرخ دلار همه کالاها در بورس کالا بیش از 40هزار تومان است. در واقع انتظار سودآوری موجود برای سال آتی در بورس کالا و در فروش ارز حاصل از صادرات امروز شرکتها نیز قابلمشاهده است. انتظاری که اهالی بازار سرمایه دارند افزایش سودآوری شرکتهای عمدتا فولادی، پتروشیمی و معدنی و به تناسب آن سایر گروههاست. در بررسی حرکت اخیر بازار سرمایه خواهیم دید بر اساس یک فرمول عامیانه و ساده 28هزار و 500 تومان به حدود 40هزار تومان رسیده و سودآوری شرکتها 30درصد افزایش مییابد که به همین میزان نیز در بازار سرمایه شاهد رشد خواهیم بود. میتوان اینطور استنباط کرد که با توجه به میزان رشد دلار شرکتهای صادراتی بازار به سمت پایین حرکت نخواهند کرد و این عددها حفظ میشود. در این میان با ورود جریان نقدینگی بازار این پتانسیل را دارد که روند افزایشی خود را ادامه دهد. اگر کانال یکمیلیون و 550هزار واحد را کانال پایه در نظر بگیریم با احتساب 30درصد رشد بازار پتانسیل رسیدن تا حدود یکمیلیون و 950هزار واحد را مبتنی بر میزان سودآوری شرکتها دارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه عنوان کرد: بازار میتواند تا این محدوده بر اساس سود شرکتها به رشد خود ادامه دهد و بعید میدانم با فضای ایجادشده، انتظارات تورمی موجود و روند روبهرشد در بازارهای موازی کسی حاضر باشد سهام خود را زیر قیمت حال حاضر بفروشد. احتمالا در روزهای آتی بازار متعادل اندک مثبتی را در پیش داریم. بعد از گذشت دو هفته پیش رو که به صورت سنتی حقوقیها مجبورند برای شناسایی سود یا مشکلات نقدینگی سهم بفروشند؛ در روزهای منتهی به سال 1401 بازار تا محدوده یکمیلیون و 950هزار واحد پیش خواهد رفت و به نظر من تا آخر سال نیز قیمتهای بالاتری برای ارز حاصل از صادرات شرکتها در مرکز مبادله ارز و طلا کشف خواهد شد. آن عدد هر چقدر افزایش یابد پتانسیل رشد برای شرکتها و در نتیجه بازار سرمایه فراهم میشود و در سال آتی نیز با توجه به اینکه فصل مجامع و تقسیم سود شرکتها در پیش است، روند افزایش شاخص میتواند ادامهدار باشد. پیشبینی میشود تا پایان تیرماه شاخص کل پتانسیل رشد تا محدوده دومیلیون و 400هزار واحد را نیز داشته باشد.
وی ادامه داد: باید روحیه خرید مستقیم ایرانیها را از طریق فرهنگسازی مقداری تعدیل کرد و با ابزارهایی که در اختیار سازمان بورس است به مردم آموزش دهیم چنانچه میخواهند در بازار سرمایه حضور پیدا کنند باید از طریق ابزارهای موجود باشد؛ چرا که قاعدتا سرمایه آنها در این شرایط امنتر است. در مقابل شرکتهای سبدگردان و صندوقهای سرمایهگذاری هزینه بالایی بابت خدماتی که میدهند نمیگیرند و عددی که دریافت میکنند مطابق چیزی است که در امیدنامه آنها قید شده و به دو درصد هم نمیرسد. شرکتهای سبدگردان هم طبق قراردادهای جدید تا سقف سود به میزان سپردههای بانکی مبلغی دریافت نمیکنند و از آن به بعد نسبت به مازاد سود 20درصد سود میگیرند. این میزان دریافت سود منطقی است. در این میان لازمه این موضوع آموزش و تبلیغات موثر است تا مردم با این دو ابزار آشنا شوند.
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: در سال 99 تعداد شرکتهای سبدگردان فعال به 10 شرکت هم نمیرسید؛ اما در حال حاضر بر اساس مجوزهایی که در این مدت صادر شده شرکتهای سبدگردان فعال بالغ بر 100 شرکت است و صندوقهای سرمایهگذاری نیز متنوع شدهاند. برای مثال طی دو سال اخیر صندوقهای سرمایهگذاری به وجود آمده که در آنها امکان تضمین اصل پول نیز وجود دارد، اما قبلا این امکان وجود نداشت. بنابراین بسترها در حال حاضر فراهم است، هم تعداد شرکتهای سبدگردان و هم تنوع صندوقهای سرمایهگذاری زیاد است. عموم مردم و سهامداران خرد میتوانند از این طریق به بازار سرمایه ورود پیدا کنند و سهمی را نخرند که فاقد پتانسیلهای سودآوری است.
اشتیاقی عنوان کرد: از سوی دیگر در بازار سرمایه ما دامنه نوسان کماکان محدود است و امکان اینکه سقفهای خرید یا فروش کاذب بزنند وجود دارد. بنابراین افراد وقتی ورود مستقیم به بازار داشته باشند متوجه این اتفاقات نمیشوند اما متخصصان امر و مدیران تحلیل و سرمایهگذاری کمتر دچار این خطاها میشوند و عمدتا سهام را بر اساس وضعیت بنیادی و امکان سودآوری خریداری و نگهداری میکنند. بنابراین به صلاح عموم مردم و سرمایهگذاران خرد است که اگر تشخیص دادند که وجوه خود را به بازار سرمایه بیاورند که تشخیص درستی نیز هست، بهتر است مستقیم وارد نشوند. اینکه بازار سرمایه برای سرمایهگذاری خوب است به این معنا نیست که تمام 630 نمادی که مورد معامله قرار میگیرد خوب است؛ ممکن است در همین بازار سرمایه که حباب ندارد، 50 سهم حباب داشته باشند.
لزوم افزایش سهم ابزارهای سرمایهگذاری
محمد خبریزاد، عضو هیاتمدیره کارگزاری بانک کارآفرین، نیز عنوان کرد: در مورد معقول بودن روند فعلی بازار سرمایه شک دارم؛ اما در مورد تفاوت روند فعلی بازار در مقایسه با سال 99 باید گفت در قدم اول در حال حاضر حجم پول زیادی خارج از بازار سرمایه به آن وارد نشده است. درواقع اصلا پولی وارد بازار سرمایه نشده که بخواهد بازار را هر روز مثبت و سبز کند. نقدینگی موجود همان پولهای داخل بازار بوده که بخشی از آن در برخی از سهمها بوده که وارد سهام شاخصساز شدند و بخشی نیز اوراق بوده که تبدیل شده و از خارج بازار پولی به آن وارد نشده است.
وی ادامه داد: مورد دوم نیز این است که میتوان گفت تجربه تلخی که سال 99 ایجاد شد و بعد از آن در سال 1400 و حتی در آذرماه امسال که شاخص حدود 20درصد رشد کرد و بعد دوباره ریخت تکرار شد، باعث شده اکثریت افراد تبدیل به نوسانگیر شوند و این دید برای افراد ایجاد شده که روند بلندمدت بازار سرمایه یا آنچنان دورنمای خوبی ندارد یا با مداخلات بیجای نهادهای مختلف، روند بلندمدت آن دچار اختلال میشود. با این دید افراد به صورت کوتاهمدت سود شناسایی میکنند و از بازار نوسان میگیرند. اتفاقی که در روزهای اخیر در بازار سرمایه شاهد آن هستیم دقیقا همین است.
دلیل اصلی آن نیز اتفاقات دورههای گذشته و فضای نااطمینانی است که در حوزه دلار وجود دارد. با توجه به اینکه دلار پیشران اصلی بازار سرمایه محسوب میشود نااطمینانی در این خصوص و بودجه در کنار آن باعث میشود همچنان نااطمینانی در بازار سرمایه وجود داشته باشد و باعث شود سرمایهگذاران محافظهکار وارد بازار نشوند؛ چرا که افراد از اینکه دولت دوباره دخالتی کند و بخواهد در مورد دلارهای شرکتهای صادراتمحور بورسی تصمیمگیری کند یا با قوانینی مانند قوانین وزارت صمت در حوزه خودرو بخواهد در بازار دخالت کند بیم دارند. این افراد همچنان دورنمای مثبتی برای بازار نمیبینند و این محافظهکاری باعث شده با سرمایهگذاریهای کوتاهمدت مشغول ذخیره سود باشند. این اتفاق را ما در بازارهای موازی شاهد نیستیم.
خبریزاد گفت: برای مثال در حوزه مسکن زمانی که یک خانه 20درصد گران میشود فرد به این امید که دو ماه بعد این خانه را ارزانتر بخرد آن را نمیفروشد، چون اصلا چنین اتفاقی نخواهد افتاد. اما در بازار سرمایه این موضوع به دلیل نااطمینانیهای موجود و سهولت معامله شدیدا وجود دارد. به همین دلیل است که ما صفهای خریدی مانند سال 99 نمیبینیم. اگر سال 99 بازار را استثنا قرار دهیم وضعیت این روزها حتی مانند سال 98 نیز نیست. هنوز ترس در دل بازار وجود دارد و این احتیاط نیاز به زمان و اعتمادآفرینی دارد که هیچ یک از این موارد در بازار فعلی وجود ندارد و به نظر میرسد بازار به همین صورت ادامه دهد.
این تحلیلگر بازار سرمایه در مورد نقشآفرینی سبدگردانها و صندوقهای سرمایهگذاری در شرایط فعلی گفت: متاسفانه بخش سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه ما چندان پررنگ نشده است. در این میان اتفاقاتی که در سالهای 99 و 1400 در بازار افتاد و افرادی که در این صندوقها یا توسط شرکتهای سبدگردانی سرمایهگذاری کرده بودند نیز متضرر شدند. میتوان گفت رفتار صندوقها و مخصوصا سبدگردانها در آن دوره چندان مناسب نبود و تبلیغات مناسبی برای عملکرد آنان طی این دو سال وجود نداشت. همچنان این معضل را داریم که افراد حاضر نیستند به سمت سبدگردانها و صندوقها بروند و سرمایهگذاری غیرمستقیم داشته باشند. این در حالی است که در دو سال اخیر علاوه بر افزایش تعداد صندوقها و شرکتهای سبدگردانی، همچنان اعتمادی که باید بین آحاد جامعه برای سپردن سرمایه خود به این صندوقها باشد وجود ندارد و همچنان این ابزارها نمیتوانند نقشی را که در بقیه دنیا ایفا میکنند در بازار سرمایه ایران داشته باشند.
وی ادامه داد: در تمام دنیا بیش از 80درصد از سرمایهگذاری افراد در بازار سرمایه به صورت غیرمستقیم انجام میشود؛ یعنی از طریق سبدها و صندوقها، ولی این درصد در بازار ما معکوس است. ما باید به این سمت حرکت کنیم و اگر دستیابی به اعداد میانگین در دنیا مشکل است دستکم به درصد برابری در این خصوص برسیم. شرط لازم در این خصوص در قدم اول این است که این نهادها عملکرد بهتری داشته باشند و علاوه بر آن تبلیغات و اطلاعرسانی بهتری در زمینه عملکرد این بخش در سطح جامعه انجام شود. خبریزاد اظهار کرد: این موضوع احتیاج به فرهنگسازی و کاهش هزینههای ورود به مقوله صندوق و سبدگردانی دارد. در این میان فرهنگسازی نیز موضوع مهمی است که نیاز روز جامعه است. باید عملکرد این ابزارها و کارکرد آنها را به سرمایهگذار خرد و افراد جامعه نشان دهیم و آنها را نسبت به ورود غیرمستقیم به بازار سرمایه توجیه کنیم. در کنار این موضوع، ابزارهای نوینی را که از طریق آنها میتوان اصل پول را تضمین کرد تبلیغ کنیم.
حضور سبدگردانان و صندوقها موثرتر میشود
مریم محبی، تحلیلگر بازار سرمایه، نیز بیان کرد: من به اینکه هیجان از بازار سرمایه رفته زیاد معتقد نیستم و به نظر من همچنان رفتارهای هیجانی در بازار قابلمشاهده است. اما دلیل رشد این روزهای بازار را ارزندگی بیش از حد آن نسبت به سایر بازارهای مالی میدانم. در حال حاضر اگر بخواهیم ارزش ریال را در نظر بگیریم به این نتیجه میرسیم که در شرایطی که قیمت کلیه کالاها، اعم از مصرفی و سرمایهای، از سال 99 تا الان چندین برابر رشد داشته، این رشد به دلیل بالا رفتن ارزش کالاها نبوده بلکه به دلیل کاهش ارزش پول ملی است. به این معنی که ارزش پول ملی ما افت کرده و حال باید پول بیشتری بابت کالای یکسان بپردازیم. اما این موضوع را در بازار سهام مشاهده نمیکنیم و دلیل اینکه این روزها شاهد رشد در بازار سهام هستیم همین است.
وی ادامه داد: در کنار این موضوع، ارزش جایگزینی شرکتها با تنگتر شدن دایره تحریمها بیشتر شده است؛ چرا که در برخی از موارد ما امکان ورود تکنولوژی جدید یا امکان راهاندازی مجدد شرکت را نداریم و ارزش جایگزینی در کنار کاهش قدرت پول ملی، ارزش بازار سرمایه را بیشتر کرده است. اتفاقی که درحالحاضر در بورس میافتد ناشی از تخلیه هیجان نیست. هیجان همچنان در بازار هست اما بازار در حال متعادل کردن وضعیت خود از منظر قیمتی و نه رفتاری است.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: ما یک سری افراد را از سال 99 تا امروز در بازار سرمایه داشتیم که از جنس بازار سرمایه نبودند. این افراد طی این سه سال از بازار خارج شدند و افرادی که در حال حاضر در بازار سرمایه ماندند بیشتر شبیه جنس بازار هستند. پس الان ما شاهد حضور سهامداران منطقیتری در بازار سرمایه هستیم. در کنار این موضوع، افرادی که در بازار سهام هستند و ماندند افرادی هستند که تجربه افول و صعودهای مستمر و ادامهدار را در بازار داشتند و الان نگاه منطقیتری به بازار سرمایه دارند. یعنی ما در حال حاضر با سهامدار بدون دانش یا بدون تجربه درگیر نیستیم و سهامداران، سهامداران منطقیتری شدهاند.
محبی عنوان کرد: سهامدار منطقیتر و با آرامش بیشتر جنس دانش، تجربه و منطق را بهتر از قبل متوجه میشود. بنابراین هر چقدر بازارگردانان، سبدگردانان، مقامهای نظارتی، اجرایی، قانونگذار و نهادهای مختلف منطقیتر رفتار کنند سهامدار متوجه میشود و مسیر بازار را تشخیص میدهد. این افراد بازخورد بهتری نسبت به قبل خواهند داشت و چنانچه تصمیمگیر تصمیمی میگیرد در قالب یک رفتار هیجانی به آن واکنش نشان نمیدهند. الان سهامدار بالغ رفتار بازار بالغ را متوجه میشود.
انتهای پیام/
منبع خبر: دنیای اقتصاد